سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عرفان وادب

دوست داشتن دلیل نمی خواهد

دوست داشتن دلیل نمی خواهد



روزی دختری از پسری که عاشقش بود پرسید : چرا مرا دوست داری ؟ چرا عاشقم هستی ؟



پسر گفت : نمی توانم دلیل خاصی را بگویم اما از اعماق قلبم دوستت دارم



دختر گفت : وقتی نمی توانی دلیلی برای دوست داشتن پیدا کنی چگونه می توانی بگویی عاشقم هستی ؟!!!!



پسر گفت : واقعا دلیلش را نمی دانم اما می توانم ثابت کنم که دوستت دارم



دختر گفت : اثبات؟!!!! نه من فقط دلیل عشقت را می خواهم . شوهر دوستم به راحتی دلیل دوست داشتنش را برای او توضیح می دهد اما تو نمی توانی این کار را بکنی !!!!



پسر گفت : خوب ... من تو رو دوست دارم چون زیبا هستی

چون صدای تو گیراست

چون جذاب و دوست داشتنی هستی

چون باملاحظه و بافکر هستی

چون به من توجه و محبت می کنی

تو را به خاطر لبخندت دوست دارم

به خاطر تمامی حرکاتت دوست دارم


دختر از سخنان پسر بسیار خشنود شد



چند روز بعد دختر تصادف کرد و به کما رفت



پسر نامه ای را کنار تخت او گذاشت



نامه بدین شرح بود :

عزیز دلم !!!تو رو به خاطر صدای گیرایت دوست دارم ..... اکنون دیگر حرف نمی زنی پس نمی توانم دوستت داشته باشم

دوستت دارم چون به من توجه و محبت می کنی ...... چون اکنون قادر به محبت کردن به من نیستی نمی توانم دوستت داشته باشم

تو را به خاطر لبخندت و تمامی حرکاتت دوست دارم ..... آیا اکنون می توانی بخندی ؟ می توانی هیچ حرکتی بکنی ؟ ...... پس دوستت ندارم

اگر عشق احتیاج به دلیل داشته باشد در زمان هایی مثل الان هیچ دلیلی برای دوست داشتنت ندارم


آیا عشق واقعا به دلیل نیاز داره؟

نه
و من هنوز دوستت دارم . عاشقت هستم.


[ دوشنبه 91/4/19 ] [ 11:9 عصر ] [ هلیا ] نظر


زندگی عاشقانه با دو روش ساده

زندگی عاشقانه با دو روش ساده

 


لَا یُکلَِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا ءَاتَئهَا  سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْرًا

 

 

خدا ،هیچ کس را جز به مقدار توانایى که به او داده تکلیف نمى‏کند؛ خداوند بزودى بعد از سختیها آسانى قرار مى‏دهد! (طلاق7)


 

دو کلید طلایی خوشبختی در زندگی زناشویی

به گفتگوی زیر توجه کنید ، قبل ازآن که ادامه مقاله را مطالعه نمایید ، از خودتان بپرسید : آیا در زندگی شماهم مانند این گفتگو  ها هست ؟ آیا تاکنون در باره حقوق زناشویی خودتان، با همسرتان بحث وگفتگوکرده اید ؟ اگر پاسخ پرسش ها مثبت است؛با مطالعه مقاله ،به کمک دوکلید طلایی ، در زندگی زناشویی ، دریچه خوشبختی را به روی خود وهمسرتان ،باز نمایید ؛ تا در کنار همسرتان ، به خوبی زندگی نمایید ودر آخرت از ثواب های همسرداری برخوردار شوید.

 

زن : آقای مشاور شوهر من ، درزندگی زناشویی هیچ گاه حق من را ادا نمی کند !

مشاور : یعنی چی ؟

زن : کمتر به احساسات من توجه می کند ، هیچ وقت از کلمات عاطفی استفاده نمی کند ، اصلاً من را دوست ندارد !

مرد : آقای مشاور نخیر ایشان است که حق من را رعایت نمی کند !

مشاور: یعنی چی ؟

مرد :  به من احترام نمی گذارد وبه حرف من گوش نمی دهد !

زن : خب اول تو به احساسات من توجه کن تا من به تو احترام بگذارم !

مرد : چگونه وقتی تو به من احترام نمی گذاری ، عاشقانه صحبت کنم !

 

*******

 

به نظر شما در مشاجره بالا چه کسی درست می گوید ؟ خانم یا آقا ؟

به نظر می رسد هردو درست می گویند ، هردو، حق خود را از طرف قابل مطالبه می کنند ؛ شما فکر می کنید این دو با چنین گفتگو به نتیجه خوبی می رسند ؟

هر کدام از این زن ومرد ، انجام وظیفه خود را منوط به اخذ حق خودش کرده است،آیا آنها به حقوق خود می رسند ؟ آیا با این گونه گفتگوی به زندگی آرام وعاشقانه دست خواهند یافت ؟  به نظر شما چه باید کرد تا هردو به حقوق خود برسند ،تا دارای زندگی شیرین وعاشقانه داشته باشند؟

با کمی دقت و تأمل ، پاسخ پرسش های فوق منفی است ، این زن وشوهر، به نتیجه مثبت و سازنده نخواهند رسید ؛ و حداقل به طلاق عاطفی می رسند ! چه باید کرد ؟ این زن وشوهر چگونه به حقوق خود برسند ؟

این زن وشوهر با مطالبه حقوق یکدیگر ، دائم از هم ایراد می گیرند.  برای برآورده نشدن حقشان، همدیگر را مورد سرزنش قرار می دهد؛ که این کار موجب دوری از یکدیگر می شود .

زن ومرد هر کدام سعی کنند که تکلیف و وظیفه خودشان را انجام دهند ، تاهر دو به حقوقشان برسند ودارای زندگی شیرین وعاشقانه داشته باشند

حضرت علی (ع) : سرزنش زیاد راموجب بروز کینه و دشمنی می داند  وَ لَا تَکْثُرِ الْعِتَابَ فَإِنَّهُ یُورِثُ الضَّغِینَةَ

حضرت علی (ع) : بسیار عتاب وسرزنش مکن، که (این کار) کینه را برانگیزد و به دشمنى سخت کشاند. (تحف العقول ، ص: 85).

در کنار هر حقی ، تکلیف و وظیفه ای قرار دارد ، به عبارت دیگر هر انسانی در کنار حقش نسبت به فردی ، تکلیفی قرار دارد.

 

قرآن در باره حقوق متقابل زن وشوهر می فرماید:

وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ «و براى آنان،همانند وظایفى که بردوش آنهاست،حقوق شایسته‏اى قرارداده»(بقره ، 228).

 

اگر هر کدام به عوض مطالبه حقشان ، به فکر انجام تکلیف و وظیفه اش نسبت به همسرش باشند ؛ این عمل علاوه برآن که محبت همسرشان را جلب می نمایند،حقوق طرف مقابل خود را ادا نموده است. به عبارت دیگر انجام تکلیف و وظیفه زن، حق شوهر است ؛وبالعکس انجام تکلیف و وظیفه شوهر ، حق زن می باشد.

  

دو کلید طلایی خوشبختی در زندگی زناشویی

خدا در سوره طلاق (سوره خانواده) بعد از انجام تکلیف ، وعده گشایش داده است :

لَا یُکلَِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا ءَاتَئهَا  سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدکم َ عُسْرٍ یُسْرًا

هیچ کس را جز به مقدار توانایى که به او داده تکلیف نمى‏کند خداوند بزودى بعد از سختیها آسانى قرار مى‏دهد! (طلاق،7)

 

 

 

اولین کلید طلایی خوشبختی

 

 

زن و مرد هر کدام سعی کنند که تکلیف و وظیفه خودشان را انجام دهند ، تاهر دو به حقوقشان برسند و دارای زندگی شیرین وعاشقانه داشته باشند.

آقای مشاور،من تکالیف ووظایفم را انجام می دهم،ولی شوهرم هیچ گاه تکلیفش را انجام نمی دهد؛من خسته شده ام ! ومن به بن بست رسیده ام ! من می دانم که این کار هم هیچ فایده ای ندارد ! آقا شوهرم عوض نمی شود.

 

لطفاً به آیات سوره طلاق دقت کنید :

وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یجَْعَل لَّهُ مخَْرَجًا ؛ وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یحَْتَسِبُ  وَ مَن یَتَوَکلَ‏ْ عَلىَ اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ  إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ  قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکلُ‏ِّ شىَ‏ْءٍ قَدْرًا ؛ وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یجَْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْرًا

و هر کس تقواى الهى پیشه کند، خداوند راه نجاتى براى او فراهم مى‏کند، و او را از جایى که گمان ندارد روزى مى‏دهد و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را مى‏کند خداوند فرمان خود را به انجام مى‏رساند و خدا براى هر چیزى اندازه‏اى قرار داده است! و هر کس تقواى الهى پیشه کند، خداوند کار را بر او آسان مى‏سازد!  (طلاق،4ـ2)

در کمبود های زندگی زناشویی ، قبل از آن که به همسرت اعتراض کنی ،از خودت این سؤال را بکن « من چکار کرده ام که همسرم بامن این گونه رفتار نادرست

دارد ؟!!»

خدا در سوره طلاق که می توان آن را سوره خانواده نامید،  به هر آن که تکالیفش را انجام دهد (تقوا پیشه کند) چهار نتیجه خوب و مثبت ، وعده داده است:

1.  نجات از سختی و مشکلات

2.  روزی دادن از جایی که فکرش را نکرده اید .( این روزی ،فقط روزی مادی نیست ، محبت شوهر، هم می تواند یک روزی باشد)

3.  پشتیبانی خدا برای آن که اورا وکیل خود انتخاب نموده است

4. تسهیل در کارش قرار دادن

 

یک بار دیگر آیات سوره طلاق را بخوان ، آیا فکر می کنی خدا به وعده اش وفا نمی کند !!!!!

اما کلید دوم خوشبختی

در کمبود های زندگی زناشویی ، قبل از آن که به همسرت اعتراض کنی ،از خودت این سؤال را بکن «من چکار کرده ام که همسرم بامن این گونه رفتار نادرست دارد ؟!!»

دو کلید طلایی خوشبختی در زندگی زناشویی

توضیح آن که درکمبود ها واختلافات زناشویی ، ابتدا نگاه کنیم که «من چه اشکالی در همسر داری دارم؟! » ، آن را شناسایی کرده و در رفع آن کوشش نماییم . این نوع نگاه اولاً ایجاد تشنج در خانواده نمی کند ؛ ثانیاً من خودم را نسبت به همسرم طلبکار نمی دانم، بلکه خودم را نسبت به او بدهکارمی دانم؛ این موضع گیری در اصلاح بسیار مؤثر است.

در روان شناسی،  این گونه افراد را دارای « کنترل درونی » می دانند ، این افراد همواره موفق بوده و رشد می کنند، ولی افرادی دارای « کنترل بیرونی » هستند ، همواره به دنبال آن هستند که دیگران تغییر کنند تا آنها تغییر کنند.

 

 

 

بر اساس نظریه جولین راتر به طور کلی افرادرا به دو دسته می توان تقسیم کرد : افراد دارای کنترل درونی وافراد دارای کانون کنترل بیرونی .

افرادی که کانون کنترل درونی هستند : مسؤلیت رفتار ها، شکست ها وپیروزی هایشان را خود بر عهده می گیرند ، اما بر عکس هنگامی که انسان به کنترل بیرونی معتقد باشد:  احساس می کند که فقط دیگران یا محیط بیرون توان ارزیابی رفتار های او ویا مسؤلیت رفتارها ، شکست ها وپیروزی های اورا بر عهده دارد وخود او هیچ نقش مؤثری ندارد (بولتون ،1386(ترجمه سهرابی)،ص54).

 

حضرت علی (ع) : مِنَ أَشَدَّعُیُوبِِ المَرءِأَن تَخفی عَلَیهِ عُیُوبُهُ

از بد ترین عیب ها ی آدمی ،آن که عیبش بر او پوشیده باشد (از عیب خود بی خبر باشد ).

حضرت علی (ع) : أَعقَلَ النّاسِ مَن کانَ بَعیبِهِ بَصیراً وَ عَن عَیبِ غَیرِهِ ضَریراً

 خردمندترین مردم آن است که به عیب خودش بینا و آگاه وعیب دیگران نابینا است (غررالحکم ص236)

حضرت علی (ع) : وَ بِقَوْلِهِ ص مَنْ کَانَ لَهُ مِنْ قَلْبِهِ وَاعِظٌ کَانَ عَلَیْهِ مِنَ اللَّهِ حَافِظٌ

هر کسی که از درون قلبش واعظی داشته باشد ، خدابر او حافظ ونگهدانده خواهد بود ( بحارالأنوار   ج  70    ص 327  ).

 

درونی ها وقتی با رویدادهای تنش زای زندگی روبه رو می شوند ، برای مقابله با آن ،تمایل دارند که خودشان با روش مسئله گشایی با رویدادهای تنش زای در معرض کنترل مقابله کنند ،در حالی که بیرونی ها عمدتاً حتی نسبت به رویدادهای قابل کنترل ، از طریق آرزومندانه وانتظار از دیگران واکنش نشان می دهد (همسران سازگار،ص27).

 

قالَ علی (ع) : وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ لَمْ یُعَنْ عَلَى نَفْسِهِ حَتَّى یَکُونَ لَهُ مِنْهَا وَاعِظٌ وَ زَاجِرٌ لَمْ یَکُنْ لَهُ مِنْ غَیْرِهَا زَاجِرٌ وَ لَا وَاعِظٌ

علی (ع) فرمودند:بدانید که هر کسی از درونش واعظی که او را باز دارد و یاری ندهد ،برای او باز دارنده و واعظ از بیرون بی فایده است( بحارالأنوار ج 4، ص311).

 

با این دو کلید، درِ خوشبختی را در زندگانی زناشویی خود باز کنید ، وآرامش در دنیا ورضایت خدا ونعم جنات را کسب نمایید .پس از آن که شمابا این دو کلید طلایی ،دارای زندگی شیرین شدید ،به عنوان امر به معروف به دیگران توصیه نمایید ، تا شما ثواب رفع اختلاف بین دو مؤمن را بدست آورید انشاءالله.

 

غلامعباس خراسانی

بخش خانواده ایرانی تبیان



[ دوشنبه 91/4/19 ] [ 12:38 صبح ] [ هلیا ] نظر


ناگفته های ی زنان و مردان

ناگفته های ی زنان و مردان 

 

تفاوت های سبکهای ارتباطی مردان و زنان

 


برای بهبود ارتباط تان با همسرتان سعی کنید بفهمید که ادراک و فهم شما بر روی اینکه چقدر خوب با دیگران تعامل داشته باشید اثر گذار است نه الزاما کلماتی که می گویید. یاد گرفتن اینکه چه چیزی است که باید از طریق گفتگو رسانده شود .....

 

 

زن و مرد

 

این یک واقعیت است که زنان و مردان به طور متفاوتی ارتباط برقرار می کنند. درست است که کلمات و ساختار سخنان آنها یکی است اما مفهوم و قصد و هدف آنها با هم متفاوت است. اجازه دهید به چند نمونه اشاره کنیم:

ارتباطات تلفنی

مردان؛ مردان تلفن را یک وسیله ارتباطی می بینند . آنها برای ارسال پیامهای کوتاه به دیگر افراد از تلفن استفاده می کنند.

زنان؛ از طرف دیگر یک زن که دو روز کامل را با دوستش سپری کرده و تازه به خانه برگشته است قادر است با همین دوست تماس گرفته و ساعتها با هم صحبت کنند. در اینجا نیز تلفن یک وسیله ارتباطی است اما برای ارتباطات بلند مدت و یا به عبارت دیگر گپ و گفتگوی مفصل دوستانه، درد دل و ... .

 

گفتگو(مکالمه)

مردان؛ اغلب مردان گفتگو کننده های خوبی نیستند. مثلا لازم است یک عدم توافق جدی پیش بیاید تا با هم صحبت کنند. مثلا اگر آنها به سینما بروند و از دیدن آن فیلم لذت ببرند تنها خواهند گفت: فیلم خوبی بود.  اما اگر آنها از فیلم خوششان نیامده باشد در حالیکه دیگری آن  را پسندیده باشد و بگوید:" فیلم خوبی بود، این طور نیست!" طرف مقابل می گوید:" واقعا که!" این فیلم افتضاح بود، نقش ها و هنرپیشه ها بد بودند، داستان قابل پیش بینی بود و ..."

زنان؛ اما زنان این مشکل را ندارند. وقتی که از یک مرد سوال شود که تمایل به شروع یک گفتگو و هم کلامی را دارد یا نه؟ اگر موافق باشد به شما پاسخی نمی دهد، مثلا:

-آن قطعه هنری روی طاقچه زیباست

- اوهوم....و سپس سکوت 

- نهار خوبی بود این طور نیست؟

-آره....و سپس سکوت و به همین طریق  

در حالی که در زنان انتظار چیزهای بیشتری است.

-  اون اثر هنری روی طاقچه قشنگه؟

- وای خدای من! من عاشقشم، رنگ گلها واقعا با اسباب خانه و مبلمان منزل بسیار همخوانی دارد

و یا

- نهار خوبی بود؟ مگر نه؟

- بله ای کاش از اضافه وزن نمی ترسیدم تا می توانستم بیشتر از آن بخورم. راستی سس کنار ماهی از چی درست شده بود؟ به نظرم عالی بود...

هم زنان و هم مردان می توانند پرخاشگر، احساساتی و یا نکته سنج باشند لذا تفاوت در سبک های ارتباطی شان به دلیل روشهایی نیست که با دیگران تعامل برقرار می کنند بلکه تفاوت آنها در روشها، ادراک و مشاهده یک پیغام یکسان است که برایشان معانی متفاوتی دارد.

مردان عمدتا به پیامی که در محاورات رد و بدل می شود توجه می کنند و به معانی ضمنی توجه چندانی ندارند

چگونه ادراکها متفاوت است؟

به نظر می رسد زنان نسبت به مفاهیم میان فردی و در ارتباطاتی که با اطرافیان برقرار می کنند بسیار حساس هستند. بیشتر اینها ناشی از توقعات اجتماعی است که از یک زن به عنوان مسئول تنظیم و تعدیل صمیمیت و ارتباط زناشویی می رود. به همین دلیل صرف نظر از اینکه دلیل این کار چیست، زنان بیشتر از مردان به مفاهیم و محتوای ضمنی که یک پیام، در خصوص صمیمیت و ارتباط های زناشویی می تواند در درون خود داشته باشد حساسیت دارند.

  

اما مردان چکار می کنند؟ اگر زنان مفاهیم ضمنی و تلویحی را می بینند مردان چه چیزی را مورد توجه قرار می دهند؟

مردان عمدتا به پیامی که در محاورات رد و بدل می شود توجه می کنند و به  معانی ضمنی توجه چندانی ندارند.

زنان به دنبال زمینه های مشترک و راههای برقراری ارتباط می گردند در حالی که مردان بیشتر به طریق رقابتی به برقراری رابطه می پردازند. مردان به دفعات بیشتر بر روی تفاوتهای خودشان با دیگران تاکید دارند.

  

هم زنان و هم مردان می توانند پرخاشگر، احساساتی و یا نکته سنج باشند لذا تفاوت در سبک های ارتباطی شان به دلیل روشهایی نیست که با دیگران تعامل برقرار می کنند بلکه تفاوت آنها در روشها، ادراک و مشاهده یک پیغام یکسان است .

توجه داشته باشید هدف ما از بیان این مطالب، گوشه زدن به زنان و مردان نبود بلکه درک این نکات در بهبود رابطه میان زوجین بسیار اثر گذار است. فهم تفاوتهای ارتباطی مردان و زنان به درک بهتر و مشاجرات کمتر بین زن و مرد ختم می شود. سبکهای ارتباطی میان مردان با هم و زنان با یکدیگر نیز کاملا متفاوت است.

برای بهبود ارتباط تان با همسرتان سعی کنید بفهمید که ادراک و فهم شما بر روی اینکه چقدر خوب با دیگران تعامل داشته باشید اثر گذار است نه الزاما کلماتی که می گویید

یاد گرفتن اینکه چه چیزی است که باید از طریق گفتگو رسانده شود ارتباط تان را بهبود می بخشد. اطلاع از اینکه یک زن یا مرد چگونه آنچه را می گویید درک می کند می تواند به شما کمک کند تا روش بیان خود را به گونه ای تغییر دهید که پیام تان به درستی فهمیده و درک شود. رسیدن به ارتباط خوب بین زنان و مردان غیر ممکن نیست اما این کار مستلزم درک و داشتن توانایی برای کسب شناخت سبکهای ارتباطی جنس مخالف است.

 

 

 

مریم عطاریان

بخش خانواده ایرانی تبیان



[ دوشنبه 91/4/19 ] [ 12:36 صبح ] [ هلیا ] نظر


یک گره کور زناشویی

یک گره کور زناشویی 


زنان و مردان سبکهای گفتاری کاملا متفاوتی را بروز می دهند به عنوان مثال، زنان به طور کلی توجه زیادی به جنبه های ارتباطی صحبت شان دارند در حالی که مردان بیشتر به محتوای صحبت شان توجه می کنند. یکی از تفاوت عمده که در این میان خود را به وضوح نشان می دهد این است که مردان گاهی اوقات به جای... .

 

 

صحبت کردن با همسر

 

همانطور که اکنون کاملا مشهور شده و در بسیاری از متون روانشناسی مربوط به تفاوتهای زنان و مردان می خوانیم، زنان و مردان سبکهای گفتاری کاملا متفاوتی را بروز می دهند به عنوان مثال، زنان به طور کلی توجه زیادی به جنبه های ارتباطی صحبت شان دارند در حالی که مردان بیشتر به محتوای صحبت شان توجه می کنند. یکی از تفاوت عمده که در این میان خود را به وضوح نشان می دهد این است که مردان گاهی اوقات به جای صحبت کردن و برقراری رابطه، تمایل به  سخنرانی کردن دارند و این کار اغلب و به طور متناوب با زنان(یعنی همسرشان) انجام می دهند تا مردان. این الگو به منزله یک خاموش کننده ارتباط میان زنان و مردان است زیرا زن، در چنین شرایطی با کسی که همه چیز را می داند مواجه می شود و به وضوح سخنرانی فرصت صحبت کردن زن را از بین می برد و باید تنها شنونده محض باشند. اتخاذ این الگوی رفتاری خصوصا در زندگی زناشویی می تواند بسیار مضر باشد چرا که به منزله گرهی کور در ارتباط زوجین با یکدیگر است و فرصت یک گفتگوی دو طرفه را از هر دو نفر می گیرد. اما چرا مردان چنین الگوی ارتباطی دارند؟

بسیاری از مردان در بیان علت رفتار خود عنوان می کنند که این احساس را دارند که اطلاعات و آگاهی های مفیدی درباره موضوعات مختلف دارند(که البته این ادعا بسیار به واقعیت نزدیک است). آنها فکر می کنند که از طریق ایجاد روشنگری در افکار دیگران به نوعی مشغول خدمت رسانی هستند. همچنین در اکثر مواقع این گونه نمایش آگاهی و دانش، برای آنها نشان دهنده مطلع بودن، در جریان بودن و داشتن اطلاعات عمومی بالا و نشان از هوش و ذکاوت است. در دنیای رقابتی که بیشتر افراد خواهان کسب قدرت هستند، این اقدام نیز خود نوعی قدرت نمایی است حتی برای یک زمان کوتاه.

 همچنین مردان تمایل دارند که" حلال مشکلات" باشند. برای مثال امکان دارد یک زن درباره محل کارش بحثی را شروع می کند و بلافاصله شوهرش شروع به ادامه راه می کند. هر چند همسرش اصلا چنین خواسته ای نداشته است و فقط می خواسته که مشکل را مطرح کند یا تنها قصد داشته حرفش شنیده شود و یا شاید دنبال کمی همدردی می گشته و هرگز خواهان حل مشکل نبوده، اما مرد این فرصت را از وی گرفته و شتابزده در صدد حل مشکل کاری همسرش برآمده است.

نمونه هایی از الگوی کلامی مردان

گاهی اوقات شما(مرد) نزد پزشک خانوادگی خود می روید. در ابتدای این دیدار موضوعی مثل سن و سال و سلامتی مطرح می شود. در این لحظه احتمالا دکتر وارد سخنرانی می شود و ده دقیقه ای درباره این مشکل که افراد بالغ به دلیل مشغله کاری زیاد فاقد سرگرمی و تفریح لازم هستند حرف می زند. در یک مکث کوتاهی که میان صحبتهایش پیش می آید شما می گویید که اتفاقا تاکنون درباره این موضوع سخنرانی های متعددی داشته اید اما او اصلا به حرفهای شما گوش نمی دهد و دوباره شروع به به مطرح کردن بحثهایی می کند که به نظر شما بسیار سطحی است.

زوجین باید سعی کنند در ارتباطاتی که با هم دارند از سیستم گفتگوی مشارکتی و تعاملی بهره ببرند نه اینکه یکی از زوجین نقش متکلم وحده را ایفا نماید

در ملاقات دوم او احتمالا همچنان پرحرفی خودش را دارد و درباره موضوعاتی چون جامعه، غذاهای فست فود و .. به سخنرانی برای شما می پردازد و به نظر می رسد که خروج از سخنرانی این آقای دکتر ممکن نیست.

بسیاری از مردان این چنین ویژگی و تمایلی دارند. حتی گاهی اوقات اساتید دانشگاه و مدرسان نیز گرفتار این قضیه شده و تصور می کنند که کار آنها ارایه ایده های خود به دانشجویان از طریق "انتقال مستقیم" یا "آموختن گفته های" خود است در حالی که اکنون مشخص شده که فراگیری بهتر در کلاس هایی است که مدرس کمتر حرف بزند و سعی کند با طرح یک سری سوالات در کلاس، دانشجویان را نیز درگیر با درس کند یا به اصطلاح از سیستم"یادگیری مشارکتی" استفاده کند. از این طریق نه تنها دانشجویان با محتوای درس(واقعیات، نظرات و تئوری ها) آشنا می شوند بلکه یاد میگیرند چگونه فکر کنند و یا با دیگران بحث و تبادل نظر نمایند.

همین مقوله در ارتباط زناشویی و رابطه زوجین با یکدیگر هم صدق می کند و زوجین باید سعی کنند که در ارتباطاتی که با هم دارند از سیستم گفتگوی مشارکتی و تعاملی بهره ببرند نه اینکه یکی از زوجین که عمدتا مرد است نقش متکلم وحده را ایفا نماید. اتخاذ این روش گفتگو به زوجین این فرصت را می دهد که بیشتر وارد دنیای ناشناخته یکدیگر شده و یکدیگر را بهتر بشناسند.

 

"با کسی حرف زدن" یا "درباره چیزی حرف زدن"

صحبت کردن با همسر

 

تعداد اندکی از ما دوست داریم که درباره چیزی حرف بزنیم؛ ما ترجیح می دهیم که با کسی دیگر حرف بزنیم.

 

گفتگو یک تلاش و کوشش متقابل است در حالی که الگوی کلامی مردان که مبتنی بر سخنرانی است به این تقابل ختم می شود. در عوض به شنونده این طور القا می شود که تحت مدیریت و طرح ریزی قبلی قرار گرفته و انگار رییس وی با او حرف میزند.

مردانی که این مقاله را می خوانند لازم است به بررسی این مطلب بپردازند که آیا آنها نیز این عادت را دارند اگر این طور است به تدریج این تمایل خود را متعادل تر کنید زیرا ارتباطات اجتماعی شما را به شدت بهبود می بخشد.

اما زنان، شما نیز می توانید بیشتر در بحث درگیر شوید و با مطرح کردن پرسش هایی، ارایه جمع بندی و یا گفتن"خب الا اجازه بده من هم نظرم را بگم" سخنرانی را قطع کنید. اگر ساکت بمانید ممکن است شوهرتان سکوت شما را به اشتباه نشانه تایید بداند در این صورت مجبورید به جای گفتگو کردن با کسی تنها مورد خطاب او قرار گیرید و شنونده محض باشید.

 

 

مریم عطاریان

بخش خانواده ایرانی تبیان



[ دوشنبه 91/4/19 ] [ 12:3 صبح ] [ هلیا ] نظر


ترفندهای برای شناخت احساس مردانه

 


تا زمانی که شما فکر می‌کنید صحبت کردن از احساسات برای یک مرد، یک مشکل بزرگ است، قطعا نمی‌توانید آن‌طور که باید به او نزدیک شوید و با نفوذ‌کردن در احساساتش حرف دلش را هم بشنوید.

 

مرد

 

ممکن است شما هم مثل خیلی‌های دیگر فکر کنید مرد‌ها دوست ندارند احساسات‌شان را به اشتراک بگذارند.

اغلب ما گمان می‌کنیم که آن‌ها ذاتا همین‌طور هستند و با چنین شخصیتی به دنیا آمده‌اند و به همین دلیل هیچ کاری برای تغییر این جنبه از شخصیت‌شان نمی‌توانیم بکنیم اما کمی بیشتر به این موضوع فکر کنید.

شاید دلیل این‌که شما و همسرتان نمی‌توانید در مورد احساسات با هم حرف بزنید شخصیت او نباشد بلکه باور‌های نادرست شما چنین فاصله‌ای را میان‌تان ایجاد کرده است.

تا زمانی که شما فکر می‌کنید صحبت کردن از احساسات برای یک مرد، یک مشکل بزرگ است، قطعا نمی‌توانید آن‌طور که باید به او نزدیک شوید و با نفوذ‌کردن در احساساتش حرف دلش را هم بشنوید. مرد‌ها هم در مورد احساسات‌شان حرف می‌زنند و هم با زبان بی‌زبانی آن را به ما نشان می‌دهند. فقط کافی است، زبان‌شان را بشناسید تا حرف دل‌شان را بفهمید.

به این 12 توصیه عمل کنید.

 

زن زندگی باشید تا حسش را به شما بگوید

یک راز بزرگ را برای‌تان فاش می کنیم. مرد‌ها نه دوست دارند خیلی‌خیلی رمانتیک و احساساتی باشند و نه این‌که احساسات‌شان را کاملا پنهان و سرکوب کنند. یک مرد برای این‌که از احساساتش حرف بزند، باید در مقابل همسرش احساس امنیت کند. او باید فکر کند، احساساتش برای شما ملموس و قابل‌پذیرش است و بدون این‌که در موردشان قضاوت کنید آن‌ها را می‌شنوید. در بسیاری مواقع مرد‌ها فکر می‌کنند، با همسرشان زبان مشترکی ندارند و حرف زدن از احساسات‌شان به قیمت یک سوء تفاهم بزرگ تمام می‌شود. به‌همین دلیل آن‌ها تا نشانه‌های درست نبودن این موضوع را در شما و زندگی‌شان نبینند، از آنچه درون‌شان می‌گذرد حرف نمی‌زنند.

پرونده‌سازی‌ نکنید

اگر همسرتان فکر کند که نشان دادن احساساتش می‌تواند شروع یک جنگ خانگی باشد، قطعا روی آن‌ها سرپوش خواهد گذاشت. یادتان نرود که مرد‌ها از قضاوت شدن متنفرند و از این‌که احساساتی که به زبان می‌آورند بعد‌ها به‌عنوان یک مدرک جرم علیه‌شان استفاده شود می‌ترسند. آن‌ها فکر می‌کنند، یک حرف ساده می‌تواند روز‌ها در ذهن شما پرورش پیدا کند و زندگی را از این‌که هست سخت‌تر کند. به همین دلیل ترجیح می‌دهند، ترس‌های‌شان از روزهای سخت زندگی، مشکلات مالی، مسائل کاری و حتی اختلافات‌شان با شما را برای یک فرد کاملا غریبه شرح دهند تا این‌که با گفتن‌شان برای شما فاصله میان‌تان را بیشتر کنند.

به او حس امنیت دهید

شما دوست دارید که در لحظه‌ای که سکوت کرده‌اید و در لاک خودتان فرو رفته‌اید، ‌همسرتان کنارتان بنشیند و در مورد حسی که در این لحظه دارید با شما حرف بزند. حتی دوست دارید بپرسد که چرا در روزهای گذشته آرام بوده‌اید و چه چیزی شما را آزار می‌دهد. این جرقه کافی است تا شما از تمامی احساساتی که در این ماه‌ها به شما هجوم آورده‌اند صحبت کنید و ذهن‌تان را آرام کنید اما در مورد مرد‌ها این‌طور نیست. آن‌ها مثل شما نمی‌توانند در اتوبوس، مترو و شهربازی و حتی مراکز خرید از حس‌شان حرف بزنند. آن‌ها یک مکان امن می‌خواهند و یک زمان مناسب.

مرد‌ها دوست ندارند که مدام در مورد حس‌شان پرس‌وجو کنید. فقط دوست دارند که شرایطی امن را فراهم کنید تا خودشان این واقعیت‌های درونی را بیرون بریزند

احساسات‌تان را بدون مقصر دانستن او نشان دهید

شما اجازه دارید که احساسات‌تان را نشان دهید اما واکنش‌های خشمگینانه یا سرزنش را نه! حتی نباید برای به اشتراک گذاشتن حس درونی‌تان به او بگویید که باید یک‌تنه اوضاع را تغییر دهد و در غیر این صورت عواقب این کار رامی‌بینید. پس اگر حتی یک‌بار دیگر خواستید به او بگویید که چه بکند و چه نکند، حتما خودتان را متوقف کنید و جلوی بیان کردن چنین جملاتی را بگیرید.

برای این‌که از پس این مرحله بر‌بیایید باید احساسات خودتان را بشناسید. ترس، خشم، ناامنی و حتی خستگی می‌تواند باعث بروز واکنش‌های کنترل نشده‌ای شود اما اگر شما روی بدن و ذهن‌تان کنترل داشته باشید، می‌توانید بدون نشان دادن واکنش‌های هیجانی حس‌تان را بیان کنید یا اگر به جای این‌که بگویید از امشب باید زودتر به خانه برگردی، بگویید این روز‌ها کمی غمگینم و دوست دارم وقت بیشتری را با تو بگذرانم. در این شرایط، این‌که شما حس‌تان را از راهی امن با او درمیان می‌گذارید به او احساس آرامش خواهد داد و باعث خواهد شد که او هم بدون ترس از قضاوت شدن یا سرزنش شدن با شما حرف بزند. می‌بینید؟ شما فقط احساسات‌تان را بدون این‌که او را مقصر بدانید یا بخواهید به‌خاطر ترس از واکنش‌های شما اوضاع را تغییر دهد، بیان کرده‌اید.

برخلاف زن‌ها که برای نشان‌دادن حس‌شان برنامه می‌ریزند یا نارضایتی‌شان را به زبان بی‌زبانی می‌گویند، مرد‌ها خیلی ساده آنچه در دل‌شان هست را نشان می‌دهند. در اغلب موارد دل و ذهن آن‌ها یکی است و اغلب مرد‌ها ‌دلیلی نمی‌بینند که با نشان دادن احساسات دروغین همسرشان را فریب دهند.

ازدواج

 

شاید شما فکر کنید که او تظاهر به دوست داشتن‌تان می‌کند اما در دلش چیز دیگری می‌گذرد. باید بگوییم که در اغلب موارد این تصور اشتباه است. اگر مرد شما می‌گوید که دوست‌تان دارد یا در رفتار‌هایش این را نشان می‌دهد، پس حتما دوست‌تان دارد.

رفتار‌هایش را در جمع ببینید

شیوه‌ای که او در میان جمع با شما برخورد می‌کند یکی از مهم‌ترین نشانه‌هاست. آیا در مقابل ادعاها یا برخورد‌های نادرست دیگران از شما حمایت می‌کند؟ یا این‌که وقتی دوست شکست خورده‌اش از زندگی تلخ و همسر ناسازگارش می‌گوید، او دلداری‌اش می‌دهد و می‌گوید که همه زنان اینطور نیستند و همسر خودش را مثال می‌زند؟ آیا بعد از هر مهمانی از شما قدردانی می‌کند و به خاطر این‌که در مقابل دیگران او را سربلند کرده‌اید از شما تشکر می‌کند؟ اگر این‌طور باشد باید بگوییم که او یک مرد عاشق است.

زیادی از احساسات‌تان حرف نزنید

شما فکر می‌کنید که اگر احساسات‌تان را با او قسمت کنید، او هم از احساساتش با شما صحبت خواهد کرد و به همین دلیل با وجود مقاومت‌های او هر روز و هر لحظه می‌خواهید حس‌تان را با او در میان بگذارید.

این درحالی است که مردها روند احساسی متفاوتی دارند و این راهی که در پیش گرفته به‌هیچ‌وجه در مورد او کارگر نخواهد شد.

گفتن بی‌وقفه از احساسی که دارید می‌تواند نتیجه برعکسی داشته باشد چون که مرد شما وقتی این قدر زیاد و اغراق شده در معرض حس‌تان قرار می‌گیرد نه تنها تمایلی برای شنیدن آن نخواهد داشت و آن را جدی نخواهد گرفت بلکه خودش هم گارد بیشتری می‌گیرد و سعی می‌کند آنچه در او می‌گذرد را با شما در میان نگذارد.

رازدار باشید

در بعضی مواقع هم مرد‌ها به خاطر ترس از فاش شدن راز‌ها و حتی همین احساسات ساده‌شان برای دیگران، دوست ندارند در موردشان برای شما حرف بزنند. آن‌ها فکر می‌کنند که ابراز عشق، دعواهای بزرگ و کوچک و مشکلات و خوشی‌های زندگی‌شان در یک چشم به هم زدن به دیگران مخابره می‌شود و روی قضاوت‌شان تاثیر می‌گذارد.

به همین دلیل ترجیح می‌دهند به جای حرف‌زدن از احساسات مثبت و منفی‌شان، آن‌ها را در دل‌شان نگه دارند و با شما قسمت‌شان نکنند.

بگذارید مرموز بماند

در تمام این بخش‌ها سعی کردیم از راه‌هایی صحبت کنیم که با کمک‌شان می‌توانید مردتان را به حرف بیاورید و راهی را برای آشکار کردن احساساتش کشف کنید اما در این قسمت به شما می‌گوییم که بهتر است گاهی به این محدوده وارد نشوید. شاید تعجب کنید و بگویید به عنوان همسرش حق دارید همه چیز را در مورد زندگی‌اش بدانید و از این طریق می‌خواهید بارش را سبک‌تر کنید.

اگر به مرد‌تان اعتماد دارید، همیشه به حیطه خصوصی‌اش وارد نشوید و بگذارید با این تصور که بخشی از زندگی و اتفاقاتش را به تنهایی مدیریت می‌کند،‌احساس بهتری پیدا کند. بعید نیست که شما با توجه به شناختی که از او دارید همه این پنهان‌کاری را کشف کنید اما نباید به او بگویید که سر از پنهان‌کاری‌هایش درآورده‌اید

 

 

ولی گاهی مرد‌ها با بیان نکردن احساسات یا مشکلاتشان، اعتماد به نفس بیشتری پیدا می‌کنند. اگر بخواهیم این موضوع را ساده‌تر توضیح دهیم، باید بگوییم که مرد‌ها فکر می‌کنند اگر بعضی مشکلات را با همسرشان درمیان نگذارند و یک‌تنه آن‌را حل کنند، مردانگی‌شان بیشتر می‌شود. آن‌ها دوست دارند گاهی ژان‌والژان زندگی شما باشند. برای حل یک مشکل بزرگ دیر به خانه بیایند و به شما بگویند که سر کار بوده‌اند. به یکی از دوستان‌شان پول قرض بدهند و به شما بگویند که نمی‌دانند چرا از حسابشان پول کسر شده و حتی برای خرید یک هدیه مرخصی بگیرند و به شما بگویند سرکارند. اگر به مرد‌تان اعتماد دارید، همیشه به حیطه خصوصی‌اش وارد نشوید و بگذارید با این تصور که بخشی از زندگی و اتفاقاتش را به تنهایی مدیریت می‌کند،‌احساس بهتری پیدا کند. بعید نیست که شما با توجه به شناختی که از او دارید همه این پنهان‌کاری را کشف کنید اما نباید به او بگویید که سر از پنهان‌کاری‌هایش درآورده‌اید.

 

 

  

فرآوری: نسرین صفری

بخش خانواده ایرانی تبیان

 



[ دوشنبه 91/4/19 ] [ 12:1 صبح ] [ هلیا ] نظر


<< مطالب جدیدتر :: مطالب قدیمی‌تر >>